رمز آفرینش هستی

اگر خلقت کیهان آگاهانه و هدفمند است ، آیا خالق پیغامی از خود بجای گذاشته که بواسطه آن بتوان به رمز آفرینش هستی پی برد؟

طی مقاله ای که توسط استفان هسو فیزیکدان دانشگاه اوریگان و آنتونی زی فیزیکدان دانشگاه کالیفرنیا (سانتا باربارا) در مجله اختر فیزیک چاپ شد یک ایده در این مورد مطرح کردند: اخترشناسان می توانند در میان پس زمینه ریز موج کیهانی (cosmic microwave background) که پژواک مهبانگ است بدنبال پیغامی از خالق باشند. این فیزیکدانان می گویند تحقیق ما با طرح این پرسش کاملاً علمی که در واقع اگر پیغامی وجود داشته باشد این پیغام و واسطه آن چیست سعی در پاسخ به آن دارند. هسو و زی می گویند خالق ناحیه انبساط را بگونه ای میزان و تنظیم کرده تا یک پیام دوگانی را در نقاط گرم و سرد پس زمینه ریز موج کیهانی رمزگذاری کند. ناحیه انبساط منطقه ای که مسئول انبساط کیهان اولیه است. این دو دانشمند می گویند که پس زمینه ریز موج مانند "تابلوئی بسیار بزرگ در گستره آسمان است" که برای تمامی تمدنها در تمامی کهکشانها قابل رویت است. به دلیل اینکه مناطق مختلف کیهان آنقدر از هم فاصله دارند که نمی توان تصور کرد ارتباط آنها بطور اتفاقی صورت گرفته بنابراین فقط یک خالق یکتا می تواند پیغامی را در این پس زمینه قرار دهد که برای تمامی تمدنها قابل ردگیری باشد. در نظر گرفتن تعداد محدود نواحی ناهمگن آسمان ، هسو و زی محاسبه می کنند که این پیغام می تواند محتوی 100.000 بیت (bit) اطلاعات باشد. برای مثال یک چنین پیغامی ممکن است قوانین بنیادی فیزیک را آشکار کند. پژوهشهای فعلی مانند کاوشگر ویلکینسان «که دمای پرتو این پس زمینه را با دقت بالائی اندازه می گیرد» تفکیک زاویه ای و حساسیت کافی برای ردگیری نوسانات حرارتی محدودی که این پیغام را رمزگذاری کردند را در اختیار ندارند. اما تجهیزات آینده ممکن است توانائی انجام این کار را داشته باشند. این فیزیکدانها اصرار دارند که دانشمندان داده های بعدی مربوط به پس زمینه ریز موج را برای یافتن الگوهای احتمالی تجزیه و تحلیل کنند. داگلاس اسکات و جیمز زیبین از دانشگاه بریتیش کلمبیا در کانادا طی مقاله ای دیگر که در مجله اختر فیزیک منتشر شد می گویند که هسو و زی مقدار اطلاعات رمزگذاری شده در پس زمینه ریزموج را زیاد بر آورد کردند. هسو در پاسخ می گوید « هر دو گروه قبول دارند که یک پیغام کیهانی در پس زمینه ریز موج رمزگذاری شده است. اما بر سر مقدار حجم این اطلاعات با هم اختلاف نظر دارند.»

دنباله‌دارها مقصر انقراض‌های زمین نیستند

شبیه‌سازی‌های کامپیوتری نشان می‌دهد که ستاره‌های دنباله‌دار عامل انقراض‌ها در زمین نیستند


به گزارش بی‌بی‌سی، محققان دانشگاه واشینگتن سیاتل با بهره گیری از شبیه‌سازی مسیر حرکت ستاره‌های دنباله‌دار بلند دوره، احتمال برخورد آن‌ها با زمین را بررسی کردند.

دنباله‌دارهای بلند دوره معمولاً در فواصل دور از زمین اما در بازه‌های زمانی طولانی قابل رویت هستند.

با وجود توافق اکثر دانشمندان در مورد انقراض دایناسورها در 65 میلیون سال پیش توسط یک دنباله دار، تعداد انقراض‌های بوجود آمده به دلیل برخورد این اجسام یخی هنوز مورد بحث است.

ستاره‌های دنباله‌دار از خاک، سنگ، یخ و گازهای منجمد تشکیل شده اند. زمانی که مدار یک دنباله دار آنرا به خورشید نزدیک می‌کند، بخشی از مواد جامد آن تبخیر می‌شود و هاله‌ای نورانی ایجاد می‌کند. این هاله همان دنباله‌ای است که ما می‌بینیم. وجود این هاله یکی از راه‌های تشخیص سیارک از ستاره دنباله‌دار است.

دنباله‌دار هالی، کوتاه دوره است و هر 75 سال از آسمان زمین عبور می‌کند. این نوع دنباله‌دار از منطقه‌ای به نام کمربند کایپر در منظومه شمسی می‌آید.

از طرفی دنباله‌دارهای بلند دوره در منطقه‌ای دوردست‌تر به نام ابر اوورت متولد می‌شوند. ابر اوورت شامل تکه‌های باقی مانده از تشکیل منظومه شمسی در 4.5 بیلیون سال پیش است.

پیشتر تصور می‌شد که بخش بیرونی ابر اوورت منبع ایجاد دنباله‌دارهای بلند دوره است. مدار بلنددوره‌ها تحت تأثیر نیروی گرانش ستاره‌های مجاور، تغییر می‌کند. بازه خاصی از این تغییرات باعث افزایش فراوانی حضور دنباله‌‌دارها در داخل منظومه شمسی می‌شود. این پدیده را اصطلاحاً "بارش دنباله‌دار" می‌نامند.

اما شبیه‌سازی‌های محققان دانشگاه واشینگتون در سیاتل نشان می‌دهد که ابر اوورت می‌تواند محل تولد دنباله‌دارهای بلند دوره‌ای باشد که از مدار زمین عبور می‌کنند.

تعداد اجرام داخل ابر اوورت هنوز مشخص نیست اما با در نظر گرفتن ماکزیمم تعداد، محققان نشان دادند که تنها دو یا سه جرم از این ابر در 500 میلیون سال گذشته از مدار زمین عبور کرده‌اند.

از طرفی ستاره‌های گازی مشتری و زحل از زمین به صورت یک سپر در مقابل دنباله‌دارها محافظت می‌کنند. این فرضیه پیشتر با پدیدار شدن نقاطی تاریک در سطح مشتری قوت گرفت.
البته نمی‌توان ستاره‌های دنباله‌دار را بی‌تقصیر دانست چرا که حداقل یکی از انقراض‌های زمین در 40 میلیون سال پیش به دلیل برخورد بارش‌های دنباله دار بوده‌است. محققان دانشگاه واشینگتن معتقدند که این بزرگترین تأثیر بارش‌ها بر سیاره ما بوده‌است.

نقض قانون ماکس پلانک در فواصل کوتاه

فیزیکدانان MIT با نقض قانون "ماکس پلانک" در مورد فواصل کوتاه نشان دادند که انتقال گرما در فواصل بسیار کوتاه کمتر از 10 نانومتر می تواند هزار برابر شدیدتر از پیش بینی های قانون این دانشمند آلمانی باشد.

http://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/8/8b/MaxPlanckWirkungsquantums20050815_CopyrightKaihsuTai.jpg 

این محققان در این خصوص اظهار داشتند: "ماکس پلانک بسیار دقیق بود و تائید کرده بود که این تئوری تنها برای سیستمهای بزرگ اعتبار دارد اما نمی دانست که پیش بینی هایش در چه شرایطی قبل بررسی هستند."

براساس گزارش نانو لترز، این پژوهشگران با استفاده از یک سطح فلزی و یک سطح شیشه ای بسیار کوچک و یک میکروسکوپ با نیروی اتمی توانستند تغییرات دمایی را که میان این دو جسم مبادله می شود با دقت بسیار بالایی اندازه گیری کنند.

به این ترتیب دریافتند که در فاصله 10 نانومتر (10 میلیاردیوم متر) انتقال گرمایی می تواند هزار برابر شدیدتر از پیش بینی های قانون پلانک باشد.

به گزارش خبرگزاری مهر، ماکس پلانک فیزیکدان آلمانی در سال 1900 قانون پرتوهای جسم سیاه را ارائه کرد. این قانون روش پراکندگی گرما را در طول موجهای مختلف تابش از یک جسم ایده آل بدون قابلیت انعکاس نشان می دهد. به این جسم ایده آل غیر قابل انعکاس، جسم سیاه گفته می شود.

این قانون بیان می دارد که تابش گرمای مرتبط با طول موجهای مختلف، یک الگوی دقیق دارد که با دمای جسم تغییر می کند.

اکنون دانشمندان موسسه تکنولوژی ماساچوست نشان دادند که این قانون تنها در مورد فواصل دور و در مقیاسهای بزرگ صادق است و در مورد فواصل کوچک نقض می شود.